شکلات تلخ

The Crestfallen Knight

طی اقدامی انقلابی پاهامو حنا گذاشتم 😐 چون مامان میگفت جاهایی که حنا میذاری تو جهنم نمی سوزه و من اینطوری مشکل جهنم رو حل کردم. تصور کن تو جهنم نسوزی، ببین چه کارایی که با بروبچ اونجا نمیشه کرد.


هفته بعد یه دورهمی پیانیستی دعوتم. حس خوبی دارم، کنجکاوم ببینم کیا میان اونجا.


نسخه ی فیزیکی آلبوم جدید بمرانی رو خریدم و قراربود الوپیک هفته پیش برام بیاره که هنوز نیاورده. زنگ میزنم اپراتورش میگه کارشناسش یه ساعت دیگه میاد. یه ساعت دیگه زنگ میزنم هیشکی برنمیداره اصلا یه وضع مزخرفی.

تنها مایه ی دلخوشیم اینه که روز اول لینک دانلود آلبومو برام ایمیل کردن که البته خیلی مهم نیست چون کلش تو اینترنت اومده.

آلبوم خوبیه. پیشنهاد می‌شود 👌


میخوام آخر هفته برم ارمنستان ولی دوست ندارم تنها برم اگه میشد یه دوستی رفیقی میومد خوب میشد. از هرکی میپرسم یا پاسپورت نداره یا پول نداره یا مرخصی نداره... خلاصه اگه همسفر جور بشه میرم اگه نشه هم که بیخیال.


رفتم بانک ملی مشکل حسابمو حل کنم. تو صف باجه ی۱ وایسادم نوبتم که شد گفت برو باجه۲ . باجه ۲ نوبتم شد گفت برو باجه ۳ . باجه ۳ گفت برو ۴ (خداوکیلی راست میگم). باج۴ دیگه نگفت برو باجه ۵ چون چنین باجه ای وجود نداشت عوضش گفت برو باجه ۲.

خب شاید بهتر باشه بیشتر ادامه ندم.

یکشنبه نوزدهم مرداد ۱۴۰۴ | 17:26 | Am | 
بیوگرافی

لینک های مهم
پیوندهای روزانه
نوشته‌های پیشین
پیوندها
کد
طراحی شده توسط بلک تم